وظایف شیعیان در دوره غیبت (3)






8 - صبر و پایدارى و دعوت همدیگر به صبر و مقابله با دشمن و ایجاد حفظ یا گسترش ارتباط با امام معصوم(ع):

شرایط بسیار دشوار عصر غیبت، مستلزم آن است که ازطرفى هر شیعه منتظرى، در زندگى‏اش با اندوه و امیدوارى فراوان، به تکالیف و مسؤولیتهاى دینى خود عمل کرده و از طرف دیگر با استقامت و اتحاد با همکیشان، مانند هر اقلیت مقاومى، در برابر دشمن خود ایستاده و از موجودیت و هویت خویش دفاع کند و بالاخره از طُرُق مختلف (مانند عبادات نیابتى از طرف امام خود، پرداخت صدقه و دعا براى سلامتى آن حضرت، دعا براى تعجیل در فَرَج آن حضرت، زیارت و سخن گفتن صمیمانه با آن حضرت و کمک خواستن از ایشان و غیره) با امام خود رابطه داشته و آن را عمیق‏تر و گسترده‏تر کند. چنان که در تفسیر آیه شریفه: یا ایّها الّذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتّقوا اللَّه لعلّکم تتقون. از حضرت امام محمد بن على الباقر، علیه‏السلام، نقل شده که فرمودند[۲۵]
إصبروا على أداء الفرائض و صابروا عدوّکم و رابطوا إمامکم. پایدارى کنید بر اداى واجبات و در برابر دشمنتان استقامت بورزید و با امامتان پیوند برقرار کنید [رابطه داشته باشید].[۲۶]

۹ - رضایت کامل و تسلیم بى‏چون و چرا در برابر اراده و خواست حضرت حق جلّ و عَلا :

این البته مکمّل مطلب هفتم، بلکه علت آن است و براى آنکه بدانیم چقدر مهم است، کافى است به یکى از دعاهاى عصر جمعه‏ها که معروف به »دعا در زمان غیبت« بوده و با جمله «اللهم عرفنى نفسک» شروع مى‏شود، مراجعه و آن را مطالعه کنیم. در این دعا با خداوند متعال چنین مناجات مى‏کنیم: ’... أللّهم فثّبتنى على دینک و استعملنى بطاعتک و لیّن قلبى لولىّ أمرک و عافنى ممّا امتحنت به خلقک و ثبّتنى على طاعه ولى أمرک الّذى سترته عن خلقک و باذنک غاب عن بریتک و أمرک ینتظر و أنت العالم غیر المعلّم بالوقت الّذى فیه صلاح أمر ولیّک فى الإذن له بإظهار أمره و کشف ستره فصبّرنى على ذلک حتّى لا أحبّ تعجیل ما أخّرت و لا تأخیر ما عجّلت و لا کشف ما سترت و لا البحث عما کتمت و لا أنازعک فى تدبیرک و لا أقول لم و کیف و ما بال ولى الأمر لا یظهر و قد امتلات الأرض من الجور و افوضّ أمورى کلّها الیک... پس اى خدا! مرا بر این دینت ثابت قدم گردان و به‏کار طاعتت مشغول‏دار و قلبم را براى ولّى امرت نر م و مطیع ساز و عافیت و حُسن عاقبت در آنچه خلقت را به امتحان آن آزمودى، مرا به کَرَمت عطا فرما و به طاعت ولّى امرت ثابت‏قدم بدار؛[۲۷]
آن ولّى امرى که او را از چشم آفریده‏هایت پنهان داشته‏اى و به اجازه تو از مردم غایب گردیده و در ظهور و قیامش منتظر فرمان توست و تو اى خدا، به ذاتِ خود، بدون آموزش دیدن، دانایى که چه هنگامى مصلحت در اذن به اوست که امرش را آشکار کرده و پرده‏اش را کنار بزند. پس اى خدا مرا صبر و شکیبایى بر آن [تحمّل غیبت آن حضرت] ده تا اینکه آنچه را تو تأخیرش انداختى، من تعجیل آن نخواهم و آنچه تو تعجیل آن خواهى، من تأخیرش نطلبم و آنچه را تو پوشیده داشتى، من پرده‏گیرى و کشف آن نخواهم و در آنچه که تو کتمان و پنهان کردى، من بحث و کنکاش نکنم و در تدبیرت با تو تنازع و درگیرى نکنم و نگویم: «براى چه؟» و «چگونه؟» [چون و چرإ؛آپ‏پ نکنم] و نگویم که چه شده است که ولى امر، امام غایب ظاهر نمى‏شود درصورتى‏که زمین هم‏اکنون پر از جور و ستم گردیده است؟ و تمام امورم را به تو تفویض کرده واگذارم. در دنباله همین دعا تقاضا مى‏کنیم که: حتى تتوفّانا و نحن على ذلک لا شاکیّن و لا ناکثین و لا مرتابین و لا مکذبین. تا آنکه درحالى ما را قبض روح کنى که بر این ایمان و یقین باقى باشیم و تردید کننده و پیمان شکننده و سست عقیده و تکذیب کننده نباشیم.[۲۸]
اگر این تسلیم و رضایت مطلق در برابر خداوند متعال همراه با دیندارى و رجوع به قرآن و سیره در کسى باشد، او مى‏تواند منتظر واقعى تلقّى شود و از گزند گمراهى و حیرت و سرگردانى آخرالزمان محفوظ بماند و دعاها و زیارات روز جمعه نیز براى ایجاد و حفظ چنین روحیه‏اى بسیار مفید است. نتیجه انتظار واقعىِ شیعه، باید بتواند حتى‏الامکان خلاء غیبت امام معصوم، علیه‏السلام، را برایش پر کند و او را سعادتمند سازد، چنان که از امام جعفر بن محمد الصادق، علیهماالسلام، نقل شده که فرمودند: من مات منکم على هذا الامر منتظراً کان کمن هو فى الفسطاط للقائم. هر که از شما شیعیان بر این امر درحال انتظار بمیرد، مانند کسى است که در خیمه حضرت قائم آل محمد [صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله] باشد.[۲۹]
و در حدیث دیگرى که ابوبصیر از ایشان نقل کرده، کاملاً وضعیت شیعه منتظر را تشریح کردند، آنجا که روزى فرمودند: ألا أخبرکم بما لا یقبل اللَّه عزّوجل من العباد عملاً ألاّ به؟... شهادهُ أن لا إله إلاّ اللَّه و أنّ محمّداً عبده و الإقرار بما أمر اللَّه و الولایه لنا و البرائه من أعدائنا یعنى الأئمه خاصّه و التسلیم لهم و الورع و الإجتهاد و الطمانینه و الإنتظار للقائم... من سرّه أن یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر. فإن مات و قام القائم بعده کان له من الأجر أجر من أدرکه، فجدوا و انتظروا هنیئا لکم أیّها العصابه المرحومه. آیا شما را به‏چیزى آگاهى ندهم که خداوند عزوجل از بندگان عملى را جز به آن نمى‏پذیرد؟[۳۰]
گواهى به این که معبودى جز خداى یگانه نیست؛ و این که محمد، صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله، بنده اوست، و اقرار به آنچه که خداوند فرمان داده؛ و ولایت براى ما؛ و بیزارى از دشمنان ما ائمه؛ و تسلیم براى ائمه؛ و پرهیزکارى؛ و اجتهاد (کوشش) و طمأنینه (آرامش و اطمینان قلبى و وقار)؛ و انتظار کشیدن حضرت قائم [علیه‏السلام] هر که این او را خشنود مى‏کند که از اصحاب قائم [علیه‏السلام] باشد، پس باید انتظار بکشد و با تقوا و خویهاى نیکو عمل کند و منتظر باشد، پس اگر مُرد و حضرت قائم [علیه‏السلام] پس از او به‏پاخاست، پاداش وى مانند پاداش کسى است که آن حضرت را درک کند. پس بکوشید و انتظار بکشید! گوارا باد براى شما اى گروه مورد رحمت واقع شده! علاوه بر آنچه که از وظایف دشوار یک شیعه راستین و منتظر واقعى برشمردیم و تلویحاً دانستیم که شیعه همان طور که فضیلت‏هاى فراوانى دارد، صفاتى هم دارد که دستیابى به آنها بسیار سخت و نیازمند به قلبى سلیم و عزمى راسخ و ایمانى استوار و مجاهدتى طولانى است. امّا همچنین مى‏توان ازسطور گذشته دریافت که جایگاه والاى روحانیت و مرجعیت شیعه (که به حق نیز باید چنین جایگاهى داشته باشد) ناشى از ممارست و تبحّر آنها در مطالعه قرآن و سیره و دفاع و استنباط از آن دو و تشخیص و بیان تکالیف شیعه و تحریض ایشان به آنچه که باید بر آن باشند و والاتر از همه، تلاش براى شناساندن مبدأ و معاد و پیامبر، صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله، و امامان، علیه‏السلام، و بیم و نوید دادن به مردم است و پیداست که این طبقه شریف باید در چارچوب نوعى «راهبرد انتظار» بکوشند تا مردمى منتظر و شیعیانى ثابت‏قدم تربیت کرده و با دفعِ شبهات و رفعِ تردیدها، به نزدیک شدن امر ظهور کمک کنند و البته خود باید منتظرانى راستین باشند. به‏این ترتیب، شیعیان در عصر غیبت، اگر به تکالیف خود عمل کنند و منتظرانى واقعى باشند، تحت ولایت خدا و رسولش و اولى‏الامر زیسته وبه نور، هدایت شده و در این امر نه‏تنها غیبت و حضور برایشان یکسان است، بلکه به ارزشمندترین مسلمانان تبدیل شده و بنابر حدیث مشهور، از برادران رسول اکرم، صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله، خوانده شده‏اند و علاوه بر شرافت مشترک با اصحاب آن حضرت، به شرافت انتظار و صبر در فراق امام، علیه‏السلام، هم مشرّف مى‏شوند. آنها چنان خردمند و اندیشمندند که کتابهاى حدیث براى ایشان در هدایت و سعادت، همان کارى را مى‏کند که حضور پیامبر، صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله، و امام، علیه‏السلام، براى اصحابشان، و این به معناى شدّت یقین در آنهاست. و به‏هر حال باید توجه کنند که وجود امام، علیه‏السلام، علیرغم ابرِ متراکم غیبت، چون خورشید، مایه حیات و گرماى لذّت‏بخش و نور هدایت براى آنهاست و خداوند سرپرست پرهیزکاران و توفیق‏دهنده به صواب و حفظ کننده از گناهان و لغزش‏هاست.

پی نوشت ها :

.[۲۵] آیه ۲۰۰ از سوره مبارکه آل عمران .
.[۲۶] همان، ص ۱۳۳.
.[۲۷] ثقهالمحدثین حاج شیخ عباس قمى (ره)، کلیات مفاتیح الجنان، ترجمه استاد الهى قمشه‏اى، تهران، انتشارات اُسوه، بى‏تا، قسمت ملحقّات مفاتیح‏الجنان، دعا در غیبت امام زمان، علیه‏السلام، صص ۹۶۹ و ۹۷۱ .
.[۲۸] ثقهالمحدثین حاج شیخ عباس قمى (ره)، کلیات مفاتیح الجنان، ترجمه استاد الهى قمشه‏اى، تهران، انتشارات اُسوه، بى‏تا، قسمت ملحقّات مفاتیح‏الجنان، دعا در غیبت امام زمان، علیه‏السلام، صص ۹۶۹ و ۹۷۱ .
.[۲۹] غیبت نعمانى، ص ۱۳۳ .
.[۳۰] همان، ص ۱۳۳-۱۳۴ .

منبع: www.sibtayn.com